الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند
ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد اتومبیل تازه اش دارد رفتار کند
بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند
بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر
زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال
سوءظن : سعی در دانستن چیزیکه بعدا" انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست
سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود
سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود
مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند
معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود
هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد!
جالب بود،زن ازدیدکاه شرکت توانیر:زن عقدی:روشنایی خانه،زن صیغه ای لامب کم مصرف،زن جاق لامب حبابی،زن لاغر لامب مهتابی،زن مطلقه:لامب سوخته،زن خوشکل:نور افکن،زن زشت:جراغ خواب.
سلام خوبی ببخشید خواهش دارم قالب نظراتم خراب شده میشه کدقالب نظراتتو به آی دیم بفرستی؟ واسم آف بزاری؟
لطفا آی دیمو اد کن ای میل ندارم
ممنون میشم
مرسی فوق العاده بود
راستی ترانه خودتی ؟
این وبلاگ خودته ؟
آره عزیزم